۱۳۹۵ آذر ۹, سه‌شنبه

۱۳۹۵ آبان ۱۶, یکشنبه

دنیا جای بهتری میشود و ما آدم های بهتری!

-ارام و عمیق نگاهش میکنم میگویم که میدونی تو آرزوی 29 سالمی؟ میدونی که امروز بیشتر از دیروز و فردا بیشتر از امروز دوستت دارم؟ 
قند تو دلش اب میشود و دستم را میگیرد توی دستش....نگاهم میکنم میگوید: آقا ما دوستت داریم.

-حس جالبیست که ادم یک نفر را داشته باشد بی هیچ ترتیبی و ادابی برایش حرف بزند از هر دری سخنی....یا اینکه بنشینی کنارش در حالی که چای گرمت را مینوشی، برایش  از بیات اصفهان و همایون حرف بزنی....چنان مستمع باشد که تو برسر ذوق بیایی...اخرش هم اواز بخوانی و چایی را تمام کنی!