۱۳۹۲ تیر ۲۴, دوشنبه

روز بارانی

و اما حکایت آن روز بارانی.
و آن روزی که باران می آمد. باران می آمد. و گویا می بایست که باران می آمد.
هنوز هم گهگاهی باران می آید بی آنکه خیس شوم. بی آنکه دلهره خیس شدن داشته باشم. همیشه
 می رسی در باران.همیشه منتظرم در باران.
ولی امروز باران نیامد و من خیس شدم به اندازه تمام روزهایی که باران آمده بود.