زمان گمشده
۱۳۹۱ تیر ۲۵, یکشنبه
یاد
وقتی تنگ میشود دلم برای تو
به کمد لباسها پناه میبرم.
میبویم و میبوسم، در آغوش می کشمشان.
نه همه شان را
فقط آنان که با بدن تو مانوس ترند.
ناله تلخ
نفس های بی رمقم
نوید گر آینده ای موهومند.
شایدی در راه نیست ،
باید ها را در خواب هایم سر بریده اند.
حال من همان ، ناله تلخ در گلو شکسته است!
پستهای جدیدتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)